اوضاع خط در حجاز
طبق تحقیقاتی که درباره پیدایش و پدید آمدن خط جمع آوری شده و تواریخ معتبر آن را تایید می‌کند در زمانی که نزدیک به ظهور اسلام بود مکّه علاوه بر آنکه بت خانه بزرگ همه قبایل عرب بود محل تقاطع چند راه کاروانی و تجاری مهم قافله‌های یمن و شهرهای غسانی و سواحل خلیج فارس و دریای سرخ از آنجا رفت و آمد می‌کردند و ساکنان مکه با آنها در تماس بودند و ضمناً اهل مکه و قریشیان با ساکنان شمالی و جنوبی عربستان و ایران روابط تجاری برقرار کرده بودند و تجّار که از ملل متمدن و همسایگان آنها رفت و آمد می‌کردند بعضی از آداب و رسوم و عقاید و خط را از آنها می‌آموختند و به آنها احترام می‌گذاشتند آنقدر که جمعی از قبایل به دین صائبین و کلدانیان و گروهی به دین زردشتی و گروه زیادی به دین یهود و مسیحی درآمده بودند و این تجّار که به آن سرزمین مهاجرت کرده بودند در نقاط مختلف سرزمین حجاز سکونت داشتند و به همین دلیل کتابت عبرانی یهودیان و خط سطر نجیلی و نسطوری مسیحیان و سریانی کلدانیان و صائبین حتی حمیری و یونانی پیش از ظهور اسلام در حجاز وجود داشت.

مثلاً در تاریخ الخط آمده که ورقه بن نوفل پسر عموی خدیجه(س) با نوشتن عبرانی آشنا بود و از کتاب انجیل بسیار می‌نوشت.

مسعودی در کتاب التنبیه(کتابی تاریخی و جغرافیایی به زبان عربی) آورده که زید بن ثابت منشی، نزد پیامبر(ص) بود که به پادشاهان از طرف پیامبر نامه و پاسخ نامه می‌نوشت و مترجم لغات فارسی و رومی و قبطی و حبشی بود این زبان‌ها را در مدینه از اهل فن زبان‌ها آموزش دیده بود و ابن ابی داوود در کتاب مصاحف گفته که پیامبر به زید فرمود کتاب‌هایی از سُریانی نزد من است آیا سُریانی را خوب می‌دانی؟ گفتم نه فرمود برو یاد بگیر پس رفتم و سُریانی را در نوزده روز فرا گرفتم.

نویسنده تاریخ الخط می‌نویسد: هنگامی که رسول خدا وارد مدینه شد یک نفر یهودی بود که به کودکان مدینه نوشتن می‌آموخت و عده‌ای که از ده نفر بیشتر نبودند نوشتن می‌دانستند که یکی از آنها زید بن ثابت بود که به دو خط عربی و عبری می‌نوشت و دو طایفه اوس و خزرج مشهور به علم کتابت بودند و طایفه ثقیف هم خط می‌دانستند.

ابن عبدالبّر(فقیه‌، محدث‌، تاریخ‌نگار و ادیب‌) در استیعاب صفحه۹۳ می‌نویسد که رسول خدا(ص) عبدالله بن سعید بن العاص را فرمود تا به مردم مدینه کتابت بیاموزد و او نویسنده خوبی بود و در تاریخ الخط آمده که در کتاب سنن ابی داوود از عباده بن صامت نقل شده که گروهی از مردم کتابت و قرآن را از اهل صُفّه یاد گرفتند اهل صُفّه از فقرا و غربا بودند که از هر دیاری در مدینه گرد پیغمبر جمع شده بودند و پیغمبر به آنان توجه و عنایت خاصی داشت.

در منابع موثق و تاریخی معتبر آمده است که بعد از جنگ بدر که به نفع مسلمانان پایان یافت گروهی از میان اسیران خواندن و نوشتن می‌دانستند پیامبر فرمود که هر یک از اسیران به ده نفر از مسلمانان نوشتن و خواندن را آموزش دهد آزاد می‌شود و اینگونه گروهی از یاران پیامبر خواندن و نوشتن یاد گرفتند.

علاوه بر خط عبری و سُریانی و سطر نجیلی که در حجاز رایج بود دو خط دیگر به نام نسخ ناقص و خط جزم حیری گسترش یافته بود و شاید از نظر اینکه دین جدید خطی غیر از خطوط ادیان پیشین داشته باشد یا به علت متداول بودن این خط در میان عرب حجاز که تقریباً خط خاص عرب شده و به نام حیری و مکی و مدنی شهرت پیدا کرده بود دین اسلام آن را خط رسمی خود قرار داد و از آن برای کتابت وحی و قرآن و نامه‌ها و رساله‌ها استفاده کرد و مسلمانان را به آموزش آن خط تشویق نمودند و مسلمانان هم آن را به نام خط دین مقدس شمردند تا آن که در گوشه و کنار جزیره العرب از آن پیروی شد و به تدریج همراه فتوحات اسلامی به سرزمین‌های دیگر رفت و انتشار جهانی پیدا کرد در الفهرست و تاریخ القرآن زنجانی آمده که رسول خدا به علی(علیه السلام) گفت قرآن در پشت رختخواب من در صحیفه‌ها و تحریر و کاغذها نوشته شده آنها را برگیر و همه را جمع آوری کن، مبادا چنان که یهود تورات را ضایع گذاشتند شما نیز قرآن را ضایع گذارید و حضرت علی(علیه السلام) قسم یاد کرد که عبا به دوش نیاندازد مگر برای نماز تا اینکه قرآن را جمع کند و چنان کرد آن اول مصحفی بوده که جمع آوری شد.

در تفسیر علی بن ابراهیم از علما و مشایخ بزرگ شیعه‌ این چنین آمده است: ان رسول الله قال لعلی یا علی القرآن خلف فراشی فی الصحف و الحریر و القراطیس  فخذوه و اجمعوه و لا تضیعوه کما ضیع الیهود التوریه فانطلق علی فجمعه فی ثوب اصفر ثم ختم علیه فی بیته و قال لا ارتدی حتی اجمعه فان کان الرجل لیاتیه فیخرج الیه بغیر رداء حتی جمعه.

در صحیح مسلم و فضایل قرآن از قرآنی که ابوبکر جمع آوری کرده و در کتاب مصاحف سجستانی از قرانی که نزد عایشه و قرآنی دیگری که نزد ام سلمه بوده است. عده‌ای دیگر از اصحاب در جمع آوری قرآن شرکت داشتند و علاوه بر حضرت علی(علیه السلام) راویان از چندنفر یاد کردند: ابی بن کعب، عبدالله مسعود، عبدالله عباس، ابوموسی اشعری و مقداد بن اسود، در تاریخ القرآن زنجانی و مصورالخط آمده که عثمان چهار قرآن و عدهّ‌ای می‌گویند هفت قرآن ترتیب داده و به مکه و یمن و بحرین و بصره و کوفه فرستاد و یکی را در مدینه نگه داشت و در این قرآن‌ها از نقطه و حرکات خبری نبود زیرا عرب به قرائت و تلفظ آن آشنا بود و نزدیک به ۴۰ سال در شهرهای اسلامی قرآن‌های بدون نقطه و حرکات خوانده می‌شد اما وقتی فتوحات اسلامی گسترش پیدا کرد امت‌های غیر اسلامی مسلمان شدند و تحریف و غلط در قرائت و لحن قرآن بروز کرد و نقطه گذاری و حرکات ضروری لازم شد تا اینکه ابوالاسود به این کار دست زد و بعد از او شاگردانش یحیی و نصر و ابن سیرین کار او را کامل کردند.(مصور الخط عربی، صفحه 314)

گفتیم که خط عربی از ابتدا به دو نوع مبسوط و مقور(مستدیر، دایره و گرد) نوشته می‌شد که نوع اول مایل به تربیع و چهار گوش بود و سطح‌های آن دارای زاویه‌های مستقیم بود و نوع دیگر حروفش نرم و دارای انحنا و دایره بود و مردم خط زاویه‌دار و صاف و مسطح را کوفی نامیدند که اصل و ریشه قلم‌های آن عربی است که در حیره و رُها(شهری در بین النهرین) و نصیبین(شهری در جنوب ترکیه) قبل از آنکه شهر کوفه بنا شود موجود بود و نمی‌توانیم باور کنیم که به دلیل ایجاد شهر کوفه چنین خط محکم و کامل یکباره پیدا شود درست این است که چون کوفه بنا شد و مرکز دینی و سیاسی برای دولت اسلامی شد این خط به مرتبه‌ای از تجوید و تحسین رسید و خواست و شایسته نوشتن قرآن‌ها به کوفی شد.

شاید قبل از شهرت آن به کوفی به آن جزم گفته می‌شد اما خط نرمی که دایره در آن بیشتر است سرعت گردش و جریان قلم در آن زیادتر بوده و به نام نسخی یا نسخ حجازی معروف بوده و شواهد و آثار و نامه‌ها که به کاغذ بَردی(پاپیروس) نوشته شده بودند و مربوط به صدر اسلام هستند مشخص می‌کند که خط نسخی حجازی مشتق از کوفی نیست و تاریخ آن اندکی بعد از بنای کوفه است و نمی‌تواند در این مدت کم از کوفی مشتق و شایع شده باشد اصالت قدیمی برای خود دارد قدیمی‌ترین نمونه این خط نامه‌ای است به تاریخ سنه ۲۲ هجری در مصر و به عربی و یونانی نوشته شده است و گویای این است که عرب به این نوع خط نامه می‌نوشت.



© کلیه حقوق متعلق به صاحب اثر و پرتال فرهنگی راسخون است. استفاده از مطالب و آثار فقط با ذکر منبع بلامانع است.